خاطرات حضور تیم موج پیشرو در زلزله خوی قسمت سوم

خاطرات حضور تیم موج پیشرو در زلزله خوی قسمت سوم

روز دوم حضور 

روز دوم از ساعت هفت صبح با خوردن صبحانه آغاز شد ، بچه ها سریع کیسه خوابها را جمع کردن و تقسیم شدیم 

یه تیم رفت برای ارزیابی ، تیم دوم سرگرم بسته بندی کمکها و بسته های معیشتی شد ، تیم سوم رفت سر وقت بریدن فوم و پلاستیک و بسته بندی آنها ، یک تیم هم رفت دنبال ساخت آبگرمکن های برقی و هیزمی برای اردوگاه ها 

قرارمان تا ساعت یک بعدازظهر بود بجز تیم ساخت آبگرمکن ها که قرار شد کار تمام شد بیان 

نهار را آقا رضا روزبهانی از یک تهیه غذا به نام کاج گرفته بود و روز اول بچه ها سه نوع غذای قیمه و قورمه و مرغ داشتن ، البته هر سه نوع غذا پرسی پنجاه تومن بود که قیمت خیلی مناسبی بود 

در بدو ورود به خوی ما چند تا دوست هم پیدا کرده بودیم ، جناب مختاری را تو پمپ بنزین ورودی شهر پیدا کردیم ، جوانمردی که رئیس آفرود سواران خوی بود و تا روز آخری که در منطقه بودیم کمک ما بود و خیلی برای ما زحمت کشید ، عرفان مختاری ، جوان با معرفت و پای کار که در تمام روزها کنار ما سرگرم کار و توزیع بود (عرفان پسر آقای مختاری بود ) مدیر مدرسه دستغیب که شب اول در آنجا ساکن بودیم و یکی از شورای روستای  که از شب دوم، شبها آنجا خوابیدیم 

بعدازظهر یک تیم رفت برای توزیع در مناطقی که همان روز ارزیابی کرده بودیم ،دخترها تو این تیم بودند چون تمام لباسهایی که اورده بودیم بچه گانه و زنانه بود و کار توزیع با دخترها بود 

ساناز ، مرضیه ، بهاره ، کلارا ، سارا ، رها ،  تو این تیم بودن 

نوید و نیما  و حامد و علی و رضا و کریم و فرید هم با این تیم بود ، بچه ها لباسها را تو یک خانه توی محله کرد نشین ینگجه  و یه گروه تو‌ یک اردوگاه چادری تو یه چادر تخلیه کردند و دخترها همانجا لباسها را به تن مادران و بچه ها پرو میکردند

یه تیم هم ماندن تو مدرسه برای جمع کردن کارهای بسته بندی و تخلیه مواد غذایی که چند نفر از تهران با خودشان آورده بودند و تو مدرسه تخلیه کرده بودند و می‌خواستند خودشان توزیع کنند ، بچه ها کمکشان میکردند که کارشان زودتر تمام بشه که بتوانند برگردن 

کار تا تاریکی هوا طول کشید ، بچه ها توزیع لباسها را که تمام میکردند بر می‌گشتم به مدرسه ، با آنکه حجم کار زیاد بود اما تو چهره هیچکسی خستگی نمیدیدی

تا رسیدن آخرین تیم کار به ساعت هشت شب کشیده بود و بارش برف هم آغاز شده بود و مدرسه دستغیب هم شوفاژ و بخاری نداشت ، با هماهنگی که با آقای امینیان یکی از اعضا شورای روستای بدل آباد کردیم قرار شد شب دوم را بریم مدرسه ای در  داخل شهر به نام مدرسه دمبلی 

علیرضا سعیدی

مدیر عامل تیم واکنش سریع موج پیشرو

21 ژانویه، 2024 | برچسبها: ، ، ، ،