مثل اینکه باز هم یک کشتی تایتانیک سوراخ شده !
مدیران ارشد در زمینه مدیریت بحران کشور از زلزله بم به بعد سیستم مدیریت بحران کشور را با الگو برداری نا محسوس و محسوس از مدیریت بحران ژاپن طراحی نمودند که اگر اهل تحقیق و سرچ باشین هنوز هم می توانید گزارشاتی از بازدید های دوره ای ریاست های محترم از مراکز مدیریت بحران ژاپن را تو همین فضای وب بیابید که مزین است به عکسهای یادگاری که در اتاق بحران های کشور خوشید تابان گرفته اند.
و اکنون تایتانیک مدیریت بحران عزیزان سخت آسیب دیده است و بنا به گزارش خبرگزاریهای دوست و دشمن در اکثر نقاط آسیب دیده فاقد کارایی حداقل است به نحوی که امروز شاهد پخش گزارشی در تمامی خبرگزاری ها بودیم که زنی آسیب دیده از زلزله و سونامی در محل حادثه از چنین عبارتی استفاده می کرد .
مدیران بحران ما را به حال خود رها نموده اند !
اما چرا چنین اتفاقی روی داده است ؟
با گذشت سه روز از زلزله می توان از وجود نقائص و نا کارامدی صحبت کرد اما از چرایی آن نه !
قطعا در اینکه مدیران بحران ژاپن نتوانسته اند در طی سه روز گذشته بحران را تحت کنترل در بیاورند شکی نیست اما اینکه چرا این اتفاق روز داده است آنهم با توجه به حجم عظیم سرمایه گذاری این کشور در آموزش و تمرینهای دوره ای زلزله و دارا بودن سیستمهای فوق پیشرفته هشدار های زلزله و سونامی و آن زیر ساختهایی افسانه ای در این کشور چگونه امروز گزارشات هر ساعته خبرگزاریها از ضعف مدیران بحران در کنترل اولیه بحران می دهند ؟ چگونه است خبرنگاران اعزامی هنوز نتوانسته اند از محل های درگیر گزارشات مستند ارسال کنند و اکثر گزارشات به دوربینهای مدار بسته و فیلمهای گرفته شده هوایی محدود شده است ؟ چگونه است که نخست وزیر این کشور سر در گم و آشفته در جلوی دوربین خبرنگارن و تلویزیونها خبر از مهار راکتورهایی می دهد که تنها ده ساعت بعد منفجره می شوند ؟
مشکل در آشفتگی در سیستم مدیریت یکپارچه بحرانی است که با جثه ای همچون غولش امروز بجای آنکه در خدمت مهار بحران باشد خود ش با افتادن بر روی مدیریت کشور شده است قوز بالای قوز !
مطمئن باشید که یکسال بعد گزارشی از زلزله ژاپن توسط خود ژاپنی ها تهیه می شود که در ان در ناکارامدی سیستمهای طراحی شده مدیریت بحران این کشور به لحاظ عدم انعطاف و عدم انطباق با واقعیتها خواهد داد ! و همان گزارش می شود مشق شب مدیران کشورمان تا باز هم از روی دست چشم بادامی ها بنویسند !!
قطعا برای مدیریت بحران پس از زلزله در ژاپن هزینه های هنگفتی شده است و به طور قطع هم همین هزینه های سنگین توانسته است در کاهش خسارات زلزله عطیم ژاپن موثر هم باشد اما نا کارامدی و بهر وری بسیار پائین در مدیریت این هزینه ها چیزی نیست که بتوان به این سادگی ها مخفی نمود یا توجیه کرد آنهم در کشوری که مدیرانش بخاطر اهمال و قصور در وظایفشان خودکشی می کنند !!
داستان خیاط های مکار و پادشاه ساده لوح را شنیده اید همان که پادشاه باور می کند که لباسی زیبا که خیاطان دوخته اند را بر تن دارد و لخت در ضیافت شرکت می کند ؟ داستان سیستم مدیریت بحران کپی شده در کشورمان همان داستان است و شاید الان وقت آن رسیده باشد که کودکی در میان ضیافت بی ادبی کند و بگوید که بر تن پادشاه لباس نیست !!
علیرضا سعیدی / مدرس مدیریت بحران
