خطر همیشه و برای همه وجود دارد حتی شما

خطر همیشه و  برای همه وجود دارد حتی شما

زمستان سال ۸۵ فونداسیون بتنی یک دکل نود و سه متری مخابراتی را در یک سایت مخابراتی می ساختیم . این دکل عظیم چهار فونداسیون بتنی بسیار بزرگ داشت که هر کدام به طور مجزا یکی از پایه ها را مهار می کرد تا در زمان وزش بادهای شدید بتواند از واژگونی ان جلوگیری کند . عمق خاکبرداری ما بیش از نه متر بود و دیواره این خاکبرداری هم به خاطر محدودیتی شدید فضا به صورت پنیری برش خورده بود .

زمان بتن ریزی ما مصادف بود با سرمای سخت ۱۳۸۵ و بارش های برف انچنانی آن موقع که سرمای هوا تا یازده درجه زیر صفر هم رسید برای اینکه بتوانیم بتن را به خوبی نگهداری کنیم مجبور بودیم که به طور پیوسته بتن ریزی کنیم و سپس با بخاریهای گازوئیلی بزرگ پلار محوطه را گرم نموده و پیرامون محوطه با داربست بپوشانیم . شب بتن ریزی من که تقریبا چهل ساعت بود که نخوابیده بودم درست لب گود ایستاده بودم و به عنوان ناظر ارشد بر روند بتن ریزی نظارت می کردم که ناگهان تمامی صداهای پیرامونم قطع شد !!

به دور گود دو دستگاه پمپ هوایی و حداقل چهار میکسر وجود داشتند که به یکباره صدای همه قطع شد و من انگار در یک خلاء قرار گرفته باشم تصاویر بتن ریزی را بدون صدا تماشا می کردم .

وقتی خوب دقت کردم دیدم که صحنه بتن ریزی هم خیلی عجیب تغییر کرده است و بسیار مبهم و درهم شده ! در حالی که به این صحنه ها با تعجب نگاه می کردم به یکباره متوجه شدم که خواب هستم ! یادم افتاد که لب گود برداری ایستاده ام به همین خاطر در حالی که سعی می کردم بیدار شوم خودم را به عقب انداختم که با بیدار شدنم خودم را بر روی زمین ولو دیدم .

بنده خدا همکاران و کارگران بدورم جمع شده بودند که ببنند سالم هستم یا نه ؟

انشب من از ان حادثه جان سالم بدر بردم اما به عینه دیدم که بی خوابی به راحتی می تواند جان هر کسی را خصوص در حین کارهایی که دقت و توجه زیادی می خواهد را به خطر بیندازد و این موضوع قطعا یک شعار یا یک نصیحت پیش پا افتاده نیست 

مهندس علیرضا سعیدی

21 فوریه، 2010 |